فرهنگ مالیاتی کشور،جهت آشنایی هرچه بیشترآحادمردم باپرداخت مالیات افتتاح شده است
خلاصه آمار از تاریخ :_10 / دی ماه /1393
پیام هفته:
با توجه به اهمیت و جایگاه نظام مالیاتی در بهبود وضعیت اقتصادی کشور و تلاش در راستای کاهش اتکا به درآمدهای نفتی، اصلاح و تجدید نظر در نظام مالیاتی کشور و استفاده از منابع و روشهای نوین مالیاتی ضروری به شمار میآید.
دستیابی به این مهم در کنار بهرهگیری از روشهای علمی به منظور در پیش گرفتن سیاستهای مالیاتی مناسب و بهبود عملکرد روشهای موجود، میتواند یک راهکار اساسی جهت بهبود وضعیت اقتصاد ملی و توسعه اقتصادی کشورمان باشد.
امیداست با اصلاح نظام مالیاتی کشور در قالب طرح تحول نظام اقتصادی و همچنین اجرای درست برنامه پنجم توسعه کشور در حوزه نظام مالیاتی، شرایط رشد و پیشرفت اقتصادی کشور و رسیدن به اهداف سند چشم انداز ۱۴۰۴ فراهم شود.
....
پایگاه فرهنگ مالیاتی کشور
@طنز هفته@:
هر چند در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست و بدون شک پرداخت مالیات در نهایت به نفع خود ملت است ولی ما این وسط متوجه نشدیم چرا فقط باید مالیات کارمندان روی حساب و کتاب باشد و مابقی مالیات شان باید با هزار «ان قلت» و «اما و اگر» باشد. نمونه اش همین مربیان فوتبال وطنی و غیر وطنی که باشگاه ها یا فدراسیون پرداخت مالیات شان را تقبل می کنند و صدای کسی هم در نمی آید و اگر در می آید چندان رسا نیست!
البته بامزگی ماجرای پرداخت مالیات برخی صنوف هم کمتر از داستان فوتبالیست ها نیست. معاون سازمان امور مالیاتی اعلام کرد: «میانگین مالیات ابرازی طلافروشان در شش ماهه اول سال حدود 750 هزار تومان برای هر واحد در هر دوره مالیاتی بوده است که به نظر می رسد، رقم ابراز شده کمتر از مبلغ واقعی باشد!» به نقل از جراید
داستان مالیات به اینجا ختم نمی شود و چهار نفر هم که تمایل دارند مالیات شان را سر موعد پرداخت کنند، سنگ هایی جلوی پایشان انداخته می شود در حد سنگ هایی که پارسال سیل دهانه محمد آباد با خودش آورده بود.
این هوا... نمونه اش داشتن اجاره نامه رسمی و محضری. البته انعقاد قرارداد اجاره نامه برای ملکی که فرد مالک آن نیست، امری لازم است ولی ظاهراً اگر این ملک مشاع باشد، فرد باید هنگام پرداخت مالیات با تمام شرکاء قرار داد اجاره محضری تنظیم کند. یعنی اگر خدای ناکرده ملکی به صورت «لیزینگی» یا همان «بازار خرید اعتباری ملک» توسط عده ای خریداری شده باشد و سهم هر کس مثلاً یک دهم دانگ باشد مستاجر باید 60 اجاره نامه محضری تحویل اداره مالیات بدهد!
............
مهدی حیدرپور
مدیرپایگاه فرهنگ مالیاتی کشور
تعریف فرهنگ و فرهنگ مالیاتی چیست؟
درتعریف فرهنگ آمده است :فرهنگ، مجموعه پیچیده اي است که شامل معارف، اعتقادات، هنرها، صنایع، فنون، اخلاق،
قوانین، سنن، آداب و رسوم و بالاخره تمام عادات و رفتار و ضوابطی است که فرد به عنوان عضو
جامعه از جامعه خود فرا میگیرد
دراین بین درخصوص فرهنگ مالیاتی
پایگاه فرهنگ مالیاتی کشور معتقد است :
فرهنگ مالیاتی خلاصه میشود به تمایل افراد به پرداخت مالیات و این به عنوان واجب تلقی میشود نه به عنوان زور.
به عبارتی دیگرفرهنگ مالیاتی مجموعه ای از طرز تلقی ، بینش وعکس العمل اشخاص در قبال سیستم مالیاتی است . این طرز تلقی به طور قطع با یک قانون مناسب و نیز عملکرد مامورین مالیاتی در بکار گیری ومراجعه با مودیان نقش اساسی دارد. مسلم است فرهنگ مالیاتی متاثر از فرهنگ عمومی جامعه است وچگونگی روابط مردم یک جامعه متاثر از عوامل عقیدتی، سیاسی، اقتصادی و…….آن جامعه می باشد.
درنهایت بایستی گفت :فرهنگ مالیاتی مساوی است با ادب مالیاتی، تربیت مالیاتی، دانش و معرفت مالیاتی
گسترش فرهنگ پرداخت مالیات چگونه؟
پایگاه فرهنگ مالیاتی کشور معتقد است : با ترویج روح جمعی و بهره گیری از شیوه های اخلاقی، فرهنگی را در جامعه گسترش می دهیم که افراد جامعه به پرداخت مالیات به عنوان وظیفه دینی و مسؤولیت اجتماعی نگاه میکنند و فرار از آن را معصیت و گناه می شمارند و به آن بصورت یک امر مذموم و ناپسند می نگرند و سرپیچی از پرداخت مالیات را مترادف با خیانت ملی و تجاوز به حقوق دیگران میدانند.
علت عدم اعتماد کافی به نظام مالیاتی چیست؟
پولهایی که از طریق مالیاتها گرفته و هزینه میشود ،افراد احساس میکنند که مربوط به پول مالیات نیست و پول نفت است.
براي برخي این سوال پیش میآید که پول مالیات در کجا هزینه میشود و من چرا باید مالیات پرداخت کنم.
فرهنگ دیگری که جا افتاده اين است كه کارهای مختلفی را بدون پرداخت ماليات میتوان انجام داد ،
مانند کارهای دلالی، خرید و فروشهایی که بدون ثبت شدن در دفتری صورت میگیرد و درآمدهایی که حاصل از خرید و فروش ارز به دست میآید.
افراد سودجو وقتی میبینند که هیچگونه مالیاتی برای اين كارها تعلق نمیگیرد و قابل کشف و شناسایی هم نمیباشد و مجبور به پرداخت مالیاتی هم نیستند، از این راه فرار مالیات را انتخاب میکنند.
(@)__ بدانیم و بدانید مالیاتی __(@)
بدانید،دولت درجهت تحقق بخشی از خواسته های مردم درخصوص بالا بودن سطح رفاه و درآمد ،توسعه عدالت اجتماعی وخدمات آموزشی، تولید و اشتغال و سطح بالای پوشش های بیمه ای برنامه هایی را تنظیم وبه مرحله اجرا در آورده است که هدف غایی این برنامه ها آشنایی مردم و مودیان مالیاتی با محل هزینه کرد مالیات می باشد تا پرداخت کنندگان مالیات بدانند پولی که به عنوان مالیات به دولت می دهند در جهت رفاه و آسایش خودشان هزینه می شود.
بدانید،فرار مالیاتی منجر به کاهش درآمدهای مالیاتی دولت و اخلال در بودجه بندی شده و مانعی برای دستیابی به اهداف دولت می شود. علاوه براین فرار مالیاتی باعث نارسایی در توزیع عادلانه درآمد، گردآوری ثروت و انباشت غیر تولیدی، تجمل گرایی و افزایش فاصله طبقاتی شده و مآلاً به افزایش تنش های سیاسی و اجتماعی منجر خواهد شد.
بدانیم سازمان امورمالیاتی کشور جهت کاهش دغدغه فرارمالیاتی و گسترش فرهنگ پرداخت مالیات در کشور،در کنار انجام فعالیتهای ذاتی و قانونی خود پیوسته در جهت آگاهسازی افکار عمومی جامعه و تقویت بنیه های فرهنگی پرداخت مالیات میکوشد.
بدانیم باگسترش اعتماد ،ترویج روح جمعی ، بهره گیری از شیوه های اخلاقی وباتاسی ازفرمایشات مقام معظم رهبری(همدلی وهم زبانی) فرهنگی را در جامعه گسترش می دهیم که افراد جامعه به پرداخت مالیات به عنوان وظیفه دینی و مسؤولیت اجتماعی نگاه میکنند و فرار از آن را معصیت و گناه می شمارند و به آن بصورت یک امر مذموم و ناپسند می نگرند و سرپیچی از پرداخت مالیات را مترادف با خیانت ملی و تجاوز به حقوق دیگران میدانند
اعتماد از پیششرطهای اساسی برای توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هر جامعهای محسوب میشود. اعتماد اجتماعی را میتوان مهمترین بعد سرمایه اجتماعی دانست که زمینهساز مشارکت و همکاری میان اعضای جامعه است و در بسیاری از موارد باهم یکی در نظر گرفته میشوند. اگر درگذشته، زمین و نیروی کار عامل محرک اصلی اقتصاد بهحساب میآمدند، از اواخر قرن بیستم سرمایه اجتماعی، عامل محرک اصلی اقتصاد کشورها و جوامع شناخته میشود. درواقع سرمایه اجتماعی بهعنوان زیربنای توسعه اقتصادی هر جامعه و ثروت نامرئی یک کشور در نظر گرفته میشود. سرمایه اجتماعی در سطح خرد، باعث افزایش پیشبینی رفتار انسانها، کاهش ریسک و افزایش اعتماد بین بنگاههای اقتصادی، کاهش هزینههای معاملاتی و هزینههای انعقاد و اجرای قراردادها، توسعه مالی، افزایش کارایی بازار و افزایش نوآوری میگردد. در سطح کلان که به نهادهای رسمی مربوط است، با به وجود آوردن محیط آرام و باثبات و تضمین حقوق مالکیت، افزایش سرمایهگذاری، کاهش بیکاری، افزایش کارایی دولت و کاهش جرم در جامعه و درنتیجه افزایش رشد اقتصادی را در پی دارد. در حقیقت برای حل مشکلات اقتصادی، لازم است که مشکل اعتماد حل شود. البته اعتماد یک مسئله دوطرفه است که نمیتوان در یک جاده یکطرفه به آن رسید. هرکسی که اعتماد میخواهد میبایست چنان رفتار کند که دیگری به وی اعتماد کند و درواقع باید اعتماد را در ابعاد اعتماد مردم به مردم، اعتماد مردم به دولت و اعتماد دولت به مردم موردبررسی قرارداد. در نظام مالیاتی نیز بهعنوان یکی از ارکان نظام اقتصادی، مهمترین عامل تحقق درآمدهای مالیاتی درگرو اعتماد و همکاری مردم است که البته افزایش اعتماد خود منوط به چند پیششرط است. یکی از پیششرطهای افزایش اعتماد وجود وحدت و یکپارچگی هنجاری در نظام مالیاتی برای همه بخشهای اقتصادی است. به این معنا که طی چند سال اخیر نظام مالیاتی کشور تلاش کرده است با اصلاح قوانین مالیاتی و پر کردن خلأهای قانونی، در راستای وحدت و یکپارچگی قانونی قدم بردارد. در این خصوص یکپارچگی مجموعه قوانین جرائم و بخشودگیهای مالیاتی، معافیتها و اجرای مالیات بر ارزشافزوده و ... میتواند به افزایش هر چه بیشتر اعتماد عمومی بهنظام مالیاتی منجر شود. شفافیت در عملکرد و قوانین، دیگر پیششرط افزایش اعتماد مردم بهنظام مالیاتی محسوب میشود. بهعبارتدیگر ساده و شفافسازی قوانین یکی از راهکارهای افزایش اعتماد است زیرا شناخت و آگاهی مخاطبان را نسبت به موضوع مالیات بیشتر میکند. درواقع، تبیین ضرورت دریافت مالیات، شفافسازی نظام مالیاتی و قوانین آن، تشریح نحوه مصرف درآمدهای مالیاتی و ... خود سبب تحقق اعتماد مودیان بهنظام مالیاتی میشود. پیششرط دیگر اعتماد اجتماعی، پاسخگو بودن سازمان امور مالیاتی در مورد نحوه عملکرد و ارائه خدمات به مودیان مالیاتی است. درواقع نحوه پاسخگویی و برخورد مناسب با نقد عملکرد سازمان توسط مودیان و کارشناسان نیز باعث گسترش اعتماد بهنظام مالیاتی خواهد شد. درنهایت، عملکرد یا نحوه اجرای قانون مالیاتی در سازمان امور مالیاتی خود پیششرط دیگری در این حوزه است. سازمان امور مالیاتی با اجرای برنامههایی مانند طرح جامع مالیاتی در راستای ارتقا عدالت مالیاتی و افزایش هر چه بیشتر شفافیت اقتصادی گام برمیدارد. همچنین با اجرای برنامههایی مانند ارتقای نظام سلامت اداری با برخورد هر چه بیشتر با مفاسد اداری سعی در جلب اعتماد مردم دارد; اما باید این نکته را در نظر داشت که همه این موارد شروط لازم برای تحقق اعتماد اجتماعی هستند ولی شرط کافی نیستند; زیرا همانطور که قبلا گفته شد، اعتماد یک مسئله دوطرفه است. رابطه بین سازمان امور مالیاتی و مودیان نیز نیازمند اعتماد دوجانبه است; چراکه نظام مالیاتی با اجرای طرح خود اظهاری، اولین گام را در مسیر اعتماد مردم برداشته است. حال این مردم هستند که میتوانند بابیان صادقانه درآمدها و هزینههای خود، مسیر اعتماد را هموار کنند. در یک نگاه کلی میتوان گفت که مجموع وحدت و یکپارچگی هنجاری، شفافیت در عملکرد و قوانین، پاسخگویی و عملکرد سازمان امور مالیاتی میتواند در ارتقای اعتماد اجتماعی در جامعه اثرگذار باشد. ازاینرو باید تلاش شود تا با بهبود مستمر نظام و ساختار مالیاتی کشور، سرمایه اجتماعی یا همان اعتماد اجتماعی برای شکوفایی و توسعه اقتصادی کشور شکوفا شود.