همه آدمهایی که حداقل یکبار از کنار ساختمان این باشگاه عبور کردهاند، مدارک لازم را برای به چالش کشیدن پرسپولیس در دادگاه در اختیار دارند اما هضم رقم سنگین مالیات علی دایی و رقم باورنکردنی قرارداد او با باشگاه پرهوادار پایتخت، همچنان کار سادهای نخواهد بود.
به گزارش پایگاه فرهنگ مالیاتی کشور،مدتی کوتاه بعد از متصل شدن داستان مالیات افشین قطبی به اشک و آه، حالا نوبت به علی دایی رسیده که به بهانه مالیات از باشگاه پرسپولیس شکایت کند. این اتفاق، ابدا غیرمنتظره نیست و به نظر میرسد همه آدمهایی که حداقل یکبار از کنار ساختمان این باشگاه عبور کردهاند، مدارک لازم را برای به چالش کشیدن پرسپولیس در دادگاه در اختیار دارند اما هضم رقم سنگین مالیات علی دایی و رقم باورنکردنی قرارداد او با باشگاه پرهوادار پایتخت، همچنان کار سادهای نخواهد بود. قراردادی عجیب از جانب مدیرانی که بعد از گشتوگذار در لباس نظامی و فوتبال، حالا کاندیدای مجلس سیاست شدهاند.
گرانترین ایرانی تاریخ
دو میلیارد و صد میلیون. این عدد به ریال، میتوانست رقم مناسبی برای امضای قرارداد با یک مربی ایرانی باشد اما محمد رویانیان آن را به تومان، برای به خدمت گرفتن علی دایی هزینه کرد تا شهریار، ناگهان تبدیل به گرانقیمتترین مربی ایرانی تاریخ فوتبال شود. او در حالی صاحب این قرارداد سرشار از صفر شد که رزومه دوران مربیگریاش، در اندازه یک مربی سرشناس خارجی نبود. دایی در دوران بازی، یکی از بینظیرترین مهرههای تاریخ فوتبال ایران به شمار میرفت اما استعداد شگرف گلزنی او، جایی میان تصمیمهای فنیاش نداشت و این مربی بعد از موفقیت در اولین روزهای مربیگری با تیم ورنر لورانت، به جز دو جامحذفی دیگر هیچ افتخار مهمی روی نیمکت بهدست نیاورد و در راه رساندن تیمملی به جامجهانی نیز، ناکام ماند. او قبل از آخرین مقطع حضور در پرسپولیس، روی نیمکت راهآهن نیز مربی معمولی یک تیم معمولی محسوب میشد و پیشنهاد کار در پرسپولیس مبلغی بسیار پایینتر از پیشنهاد رویانیان، همچنان میتوانست وسوسه فوقالعادهای برای او باشد.
درس روز آخر
مالیات قرارداد علی دایی که این روزها تبدیل به سوژه رسانهها شده، بیشتر از 300 میلیون تومان است. رقمی که شاید به خودی خود، برای به خدمت گرفتن یک مربی کافی به نظر برسد. در همین فصل، رسول خطیبی با 250 میلیون تومان قراردادش را به عنوان سرمربی با سیاه جامگان خراسان به امضا رساند و فراز کمالوند، محمدرضا مهاجری و سیاوش بختیاریزاده نیز با رقمی که تنها مربوط به مالیات قرارداد علی دایی بود، کار را در باشگاههایشان شروع کردند. سؤال کلیدی اینجاست که آیا واقعاً علی دایی مربی، به اندازه این تفاوت آشکار قیمت، با مربیان دیگر لیگبرتری فاصله دارد؟ و آیا رقم مالیات قرارداد او، باید 50 میلیون از قرارداد رسول خطیبی بیشتر باشد؟ پاسخ این سؤال را میشود در آخرین بازی دایی روی نیمکت قرمزهای تهران جستوجو کرد. جایی که او در یک مسابقه خانگی، سه گل از تراکتورسازی خطیبی دریافت کرد. ارزانترین مربی لیگ با تعویضهایش، موفق شد دایی را زمینگیر کند. اگر چه نام دایی دور از زمینهای فوتبال بسیار بیش از امثال رسول خطیبی ارزش داشته باشد.
تأثیر روی پرسپولیس
شاید امضای یک قرارداد مالی سنگین، تضمین خوبی برای امنیت شغلی یک مربی در باشگاههای فوتبال باشد اما رقم 21 میلیارد ریالی نهتنها جای پای علی دایی در پرسپولیس را محکم نکرد، بلکه به شدت از اعتبار او در میان هواداران باشگاه کاست. طرفداران پرشمار پرسپولیس، با تیمی روبهرو بودند که پول لازم برای حفظ جلال حسینی، خلعتبری، پولادی و هیچ ستاره دیگری را ندارد اما به سرمربیاش، دو میلیارد تومان پول پرداخت میکند. شکاف عمیق بین شهریار و هواداران باشگاه، از همینجا کلید خورد. آنها دیگر دایی را یکی از خودشان نمیدانستند و به عبارت مشهوری که مایلیکهن برای این علایق رنگی این چهره ساخته، فکر میکردند.
کجای دنیاااا؟
تقریباً در هیچ نقطهای از کره زمین، باشگاههای فوتبال وظیفه پرداخت مالیات بازیکنان را برعهده نمیگیرند. در لیگبرتر انگلیس به عنوان بهترین لیگ کره زمین، باشگاهها حقوق بازیکنان و مربیان را به صورت هفتگی پرداخت میکنند و این وظیفه خود بازیکنان و مربیان است که بخش نسبتاً زیادی از این حقوقها را به اداره مالیات پرداخت کنند. در ایران اما هیجان برای امضای قرارداد با مربیها و بازیکنها به هر قیمتی، آنقدر بالاست که باشگاهها حاضر میشوند امتیازهای ناجوانمردانهای به آنها بدهند و پای هر برگهای را امضا کنند تا این قرارداد شکل بگیرد. شاید بد نباشد علی دایی که مدام از سابقه حضورش در آلمان میگوید و عادت دارد کاستیهای فوتبال ایران را با عبارت مورعلاقهاش «کجای دنیا؟» به تصویر بکشد، در این مورد نیز از خودش سؤال کند که کجای دنیا، یک مربی در کنار رقم سنگینی که دریافت کرده، پرداخت مالیات را نیز روی دوش باشگاه میگذارد؟
هر بازی؛ سیصد میلیون
در لیگ چهاردهم، علی دایی تنها هفت هفته روی نیمکت پرسپولیس نشست و با این تیم، نتایج ناامیدکنندهای گرفت. او برای هر کدام از این بازیهای خستهکننده که غالبا با شکست پرسپولیس همراه میشدند، سیصد میلیون دریافت کرد. سیصدمیلیون برای شکست خوردن از فولاد، سیصد میلیون برای رقم زدن تنها پیروزی ملوان در نیمفصل اول لیگبرتر و سیصد میلیون برای باخت سنگین خانگی به تراکتورسازی. فقط مربیانی با حقوق بالای 4 میلیون دلار در دنیا، برای هر بازی چنین رقمی دریافت میکنند. پرسپولیسیها برای این مقطع زمانی، میتوانستند با خیال راحت از بزرگترین مربیان دنیا نیز استفاده کنند و هزینهاش را به جای علی دایی، به آنها بدهند.
در مسیر سه میلیارد
در قرارداد سه ساله دایی و رویانیان، بندی وجود داشت که بر اساس آن، سالانه بیست درصد به مبلغ قرارداد اضافه میشد. با این حساب شهریار در سال سوم میتوانست به درآمدی در حدود دو میلیارد و پانصد میلیون تومان دست پیدا کند و به رکوردی برسد که برای سالها در فوتبال ایران، دست نخورده باقی خواهد ماند. جالب اینجاست که بر خلاف شرایط استاندارد فوتبال، تنها پاداشی برای قهرمانی تیم در این قرارداد در نظر گرفته شده بود و خبری از وضعیت مبلغ در صورت ناکامی پرسپولیس در کسب جامهای مختلف نبود.
شاگرد؛ گرانتر از استاد
حتی اگر رقم یک میلیارد و دویست میلیونی قرارداد برانکو در سازمان لیگ درست نباشد و روایتهای قرارداد یک میلیارد و 600 میلیون تومانی این مربی فاصله کمتری با حقیقت داشته باشند، باز هم این مربی کروات 500 میلیون از شهریار ارزانتر است. او که در آخرین روزهای ملی علی دایی سرمربی این بازیکن بوده، بعد از 9 سال تجربه در لیگهای مختلف جهان و بهدستآوردن قهرمانی در کرواسی و چین، حالا رقمی به مراتب کمتر از شاگرد سابقاش دریافت میکند تا عمق فاجعه در مورد قرارداد دایی، مشخص شود. اخراج کردن برانکو برای پرسپولیسیها، کمهزینهتر از اخراج علی دایی بود اما حتی بعد از نتایج افتضاح ابتدای فصل، هم مدیران باشگاه و هم هواداران به شدت از این مربی حمایت کردند تا ثابت شود به جای پول، این توانایی فنی است که آینده مربیها در باشگاهها را تضمین میکند.
سیاسیها
دایی در مصاحبههای مختلفی، ورود چهرههای سیاسی به فوتبال را محکوم کرده است اما به نظر میرسد خود او، به خوبی از هرج و مرج ناشی از حضور این مدیران کارنابلد بالای سر فوتبال و منافع آن آگاه است. محمد رویانیان، پایههای قرارداد دایی در باشگاه را گذاشت. او که پیشتر با پرداخت رقمی عجیب برای خرید ژوزه پرسپولیس را برای سالها در بدهکاری گرفتار کرده بود، قراردادی بسیار سنگین با علی دایی به پرسپولیس تحمیل کرد. رویانیان با سیستم دریافت وامهای کلان، پرسپولیس پرستارهای ساخت که در زمین مسابقه به رقبا و در دادگاههای بینالمللی به شاکیان میباخت. ماحصل دوران کاری رویانیان، ناکامی طولانی و بدهی سنگین باشگاه بود. پرسپولیس بعد از سردار، بهدست یک ساختمانساز رسید و او نیز به جای منتظر ماندن برای استعفای دایی، به شکل عجیب دستور اخراج او را صادر کرد تا پرداخت همه مبلغ قرارداد شهریار، روی دوش پرسپولیس قرار بگیرد. فقط سیاسی بود که میتوانست دایی ناکام را به یک قهرمان تبدیل کند.
بارش؛ از زمین به آسمان!
مشکل علی دایی با پرسپولیس، تنها رقم مالیات نیست. نماینده تامالاختیار شهریار، بهمن دهقان در این مورد به «تماشاگران امروز» میگوید: «مالیات که هیچ. دوستان در باشگاه حتی از دایی قرضالحسنه گرفتهاند و پس نمیدهند!». اینکه مدیران وقت پرسپولیس با آن میزان از ژستهای هزینهکردن، به کمک مالی علی دایی نیاز پیدا کردهاند، در نوع خود جالب توجه به نظر میرسد. بههرحال شهریار با شکایت تازه، به دنبال دریافت مبلغی سنگین از باشگاهی است که در طول سالهای زیادی، باید تاوان تصمیمهای نامدیراناش را بدهد.
برند پرسپولیس
قرارداد ثبت شده علی دایی با صبا در سازمان لیگ، دقیقا یک میلیارد تومان است. این قرارداد از آن جهت جالب جلوه میکند که آقای مربی، چیزی کمتر از نصف مبلغ قراردادش با پرسپولیس را، از صبای قم گرفته است. در حالی که او به عنوان یک مربی وطنی، طبیعتاً باید رقم کمتری برای کار در یکی از دو تیم بزرگ ایران دریافت کند. شاید مدیران حال حاضر باشگاه صبا، به اندازه مدیران وقت پرسپولیس از فضای فوتبال دور نیستند و همین موضوع، بهانه رقم منطقیتر قرارداد علی دایی شده است. حتی شاید یک میلیارد تومان نیز رقم قابل توجیهی برای این مربی نباشد اما او با همه دلبستگیها و ادعاهای علاقه به پرسپولیس، برای کار در این باشگاه بیشتر از باشگاههای دیگر پول طلب کرده است. شاید او تنها چهره پرسپولیسی باشد که از حضور مدیران سیاسی در رأس امور این تیم، ناراضی نیست.