بیتردید به هنجار شدن مالیات ستانی در هر جامعهای به شکل گیری زیرساختهای مناسب آن، به ویژه زمینههای فرهنگی وابسته است.ناهنجاری فرهنگ مالیاتی، یکی از دلایل عدم تمکین مالیاتی در جامعهایران است.این مشکل ریشه در گذشته تاریخ جامعهایران و لایههای اجتماعی دارد.
دراین خصوص پایگاه فرهنگ مالیاتی کشور،دراین یاداشت به موضوع ناهنجاری فرهنگ تمکین مالیاتی در لایههای اجتماعی ایران پرداخته است ،درادامه با ما همراه شوید.
ناهنجاری مالیات ستانی در ایران، ریشه در لایههای گسترده تاریخ طولانی نظام سلطه در کشور دارد. با حاکمیت چنین نظامی بر جامعه پیش از انقلاب اسلامی، بسیار طبیعی است که مردم تمکین مالیاتی نداشته باشند؛ زیرا ویژگی برجسته تاریخ رابطة حاکمیتها و دولتهای سلطانی با مردم، به یغما بردن اموال مردم توسط کارگزاران چنین دولتهایی است. در چنین فضایی تنها رابطه تضاد و تعارض بین مردم و دولت شکل میگیرد. بدیهی است که در سایة ساختار اجتماعی تضاد و تعارض مالیات ستانی و تمکین مالیاتی جایگاه هنجاری، فرهنگی نخواهد داشت. برای نمونه، گزارش زیر در مورد ایلخانیان که پیش از صفویه حکومت میکردند، گویای وجود چنین فضایی است.
عمال حکومت از هر نوع که بودند انگل مردم دهات میشدند.ایلچیان با صفوف طولانی ملازمان خود هنگامیکه از دهات میگذشتند، روستائیان را وادار میکردند که انواع مختلف ساز و برگ مورد احتیاج لشکر را فراهم آورند. اگر چه مالیات مخصوص هم دیوان برای پذیرایی آنان از مردم میگرفت و هر چند سراسر امپراتوری پایگاههایی برای تأمین نیازمندیهای آنان تأسیس کرده بود ... شکارچیان دربار هم، که عده فراوانی از آنان در سراسر امپراتوری پراکنده بودند، یکی دیگر از عوامل بیدادگری بودند و وسیله معاش آنان را ناگزیر روستائیان فراهم میکردند. شکارچیان هم در روستاها بسر میبردند و مانند ایلچیان و کسانی که اموال دیوانی را به مقاطعه میگرفتند و مانند سایر عمال حکومت استر و الاغ کشاورزان را میبردند.
تاریخ پر فراز و نشیب حاکمیت سلسله سلاطین بر جامعه ایران، میراثی را در مقوله فرهنگ رابطه مردم و حاکمیت به جا گذاشته است که نمیتوان در یک دوره زمانی محدود پیامدهای منفی آن را در زمینه تمکین مالیاتی از بین برد؛ زیرا در چنین فضای اجتماعی، همچنانکه اشاره شد، به طور طبیعی رابطه تعارض و تضاد بین دولت و مردم شکل میگیرد. در نهایت، تمکین مالیاتی زمینه پذیرش اجتماعی ندارد.این چالش فرهنگی، در قالب یک پژوهش میدانی در مورد 4550 هزار نفر از پزشکان شمال شهر تهران، که در حوزه مالیاتی اداره کل مالیاتی شمال تهران دارای پرونده مالیاتی بودهاند، مورد بررسی قرار گرفته است.
پژوهش مزبور، به بررسی مؤلفههای اثرگذار بر فرهنگ مالیاتی در میان جامعه پزشکان شمال تهران میپردازد. این مؤلفهها عبارتند از:
1. میزان آشنایی با قوانین مالیاتی؛
2. ضرورت و اهمیت پرداخت مالیاتی؛
3. اعتماد به اداره امور مالیاتی؛
4. میزان رغبت در پرداخت مالیات؛
5. میزان اعتقاد به پرداخت مالیات؛
6. پرداخت مالیات به عنوان وظیفه ملی و مشارکت در تأمین مخارج دولت؛
نتایج این بررسی میدانی نشان میدهد که در میان جامعه پزشکان شمال تهران طرح فرهنگ مالیاتی به صورت معناداری پایین است. رهیافت نهایی این پژوهش این است که سطح فرهنگ مالیاتی، عامل مؤثر در شکل گیری فرآیند تمکین مالیاتی است.
به طور کلی، این پژوهش میدانی به این دلیل جامعه پزشکان شمال تهران را به عنوان جامعه آماری انتخاب نموده است که با مطالعه اولیه مشخص گردید که بیشتر مشکل نظام مالیاتی با این گروه از مؤدیان میباشد. انتخاب شمال تهران نیز به دلیل درآمد بالای این پزشکان بوده است. اکنون نکته اصلی که میباید بدان توجه نمود و مقاله با استناد به آن تأکید دارد، این است که قشر تحصیلکرده و با درآمدی همانند پزشکان، اگر ناهنجاری فرهنگ مالیاتی دارند، آیا میتوان انتظار داشت که سایر اقشار، که در جامعه ایران این چنین تحصیلات و درآمدی ندارند،این چالش فرهنگی را نداشته باشند.
در واقع، مسیر پر سنگلاخ مالیات ستانی در ایران، «صرفا» با اصلاحات شکلی از قبیل قوانین و مقررات، ساختار سازمان مالی هموار نمیگردد؛ بلکه ضرورت تغییرات بنیادی در باور مردم نسبت به تمکین مالیاتی و مالیات ستانی را میطلبد. بیشک، ترسیم نقطه شروع این تغییرات اهمیت چشمگیر دارد. به عبارت دیگر، سوال پیش رو آن است که جهت به هنجار شدن پرداخت مالیات، از چه مقوله فرهنگی باید کمک جست و چگونه میتوان چشمه فرهنگی ـ اجتماعی سازگار با طبیعت جامعهایران را جوشان ساخت تا پرداخت مالیات به صورت یک همگانی درآید. بدیهی است که چنین مقوله فرهنگی میباید ریشه در نهاد دین، مذهب، آموزههای دینی و فرهنگ ملی داشته باشد تا اینکه سرمایه گذاری بر روی شکوفایی آن، آن را بارور سازد. بر این اساس، چنین مقوله فرهنگی با تأکید بر ریشه و مبنای آن، به صورت فشرده مورد بررسی قرار میگیرد.
درپایان و به نظر نگارنده " مهدی حیدرپور" درخصوص یاداشت تهیه شده دونکته قابل تامل است اول اینکه راهحل مشکل عدم تمکین مالیاتی در جامعهایران ،صرفاً اطلاع رسانی و رشد آگاهی عمومینسبت به نقش مالیات در جامعه نیست. وضع قوانین مالیاتی، که منشأ الزام قانونیاند، نیز چندان موثر نیست؛ زیرا این قوانین توان تشریع حق مالی به عنوان یک حق برخاسته از آموزههای دینی را ندارند. در مقابل، ارائه مبنای فقهی مالیات میتواند به ایجاد فرهنگ مالیاتی کمک کند.
دوم اینکه:ضعف فرهنگ مالیاتی را میتوان یکی از چالشهای عمده نظام مالیاتی ایران دانست. بر اساس مطالعه میدانی صورت گرفته در میان پزشکان شمال شهر تهران، مشکلات موجود در فرهنگ مالیاتی یکی از علل عمده در شکل گیری فرآیند عدم تمکین مالیاتی است.
بر اساس شواهد تاریخی، مشکل فرهنگ مالیاتی ریشه در تاریخ سیاسی ـ اجتماعی جامعه ایران دارد. سلطه پادشاهان و حاکمان خود کامه، همواره مالیات را به عنوان دریافتی قهری و ظالمانه مطرح ساخته است. شکل گیری این فرهنگ موجب توجیه عدم تمکین مالیاتی شده است.
بیشک مواجه با مشکل عدم تمکین مالیاتی با تصویب قانون و اعمال زور قابل حل نیست؛ بلکه حل این مشکل ریشه دار نیازمند اتخاذ رویکردی فرهنگی و اقتصادی و سیاست گذاری بلندمدت است.
تهیه و تنظیم :پایگاه فرهنگ مالیاتی کشور
منابع:
صبری بقایی، آذرخش و محمدزاده اصل، نازی، «شناخت جنبه های مختلف اثربخشی مالیات در اقتصاد ایران»، پژوهش نامه اقتصادی، ش ، 1382، ص 182- 179.
نیکو مرام هاشم، «فرهنگ مالیاتی و بررسی آن در میان جامعه پزشکان شمال تهران»، بصیرت، ش38، 1386.