دراین بین دولت درجهت تحقق بخشی از خواسته های مردم درخصوص بالا بودن سطح رفاه و درآمد ،توسعه عدالت اجتماعی وخدمات آموزشی، تولید و اشتغال و سطح بالای پوشش های بیمه ای برنامه هایی را تنظیم وبه مرحله اجرا در آورده است که هدف غایی این برنامه ها آشنایی مردم و مودیان مالیاتی با محل هزینه کرد مالیات می باشد تا پرداخت کنندگان مالیات بدانند پولی که به عنوان مالیات به دولت می دهند در جهت رفاه و آسایش خودشان هزینه می شود.
حال آن که با وجود فرهنگسازیهایی که در کشور بعد از انقلاب صورت گرفته، همچنان فرار مالیاتی همواره یکی از مهمترین دغدغههای نظام مالیاتی کشور است.
اما سوال اینجاست،آیا بر درآمد افراد حقیقی و حقوقی کنترل دقیق وجود دارد؟ دلیل اعتراض و نارضایتی واحدهای صنفی چیست؟
دراین خصوص پایگاه فرهنگ مالیاتی کشور طی گفتگو با یکی از فروشندگان بازارتهران ، حرفها و نظرات وی را دراین خصوص طی یاداشتی با عنوان "بازار و دغدغه ای بنام مالیات" تهیه دیده و در اختیارشما قرارداده است .
درادامه با ما همراه شوید.
در صنف اسباب بازی فروشندهای میگوید: از سال 82 به این طرف وضعیت اقتصادی ما رو به ضعف رفت. اقتصاد خراب شد. دستها، و بیکاریها زیاد شد، پول کم. مالیاتها، اجارهها وهزینههای بالا باعث شد کاسبی ما خراب شود. مالیات بزرگترین دغدغه ماست. ما از درآمد نداشته یک چیزی هم باید پرداخت کنیم. و در مقابل سوالی درباره مقدار پرداخت مالیات میگوید: من سال 86 یک میلیون و 200-300 هزار تومان پرداخت میکردم. بعد هر سال توافقی 15-20 درصد بالا رفت. ما سواد نداریم و سنتی کار میکنیم. با بالا رفتن درصدها، یک میلیون شد یک میلیون و 150. همین طور هرسال به مالیاتها اضافه شد تا رسید به امروز. من فکر نمیکنم ما دیگر درآمدی داشته باشیم که بتوانیم هزینه دارایی را بدهیم.
سال 90، 4 میلیون و 200 هزارتومان دادیم. سال 91 با ما توافق کردند 17 درصد برای مالیاتها به ما اظهارنامه بدهید. ما همه را پرداخت کردیم، بعد تسویه حساب مالیاتیمان را خواستیم. پس از 10 روز گفتند نه، آن پولی که شما دادهاید علی الحساب است.
دوباره دارند رسیدگی میکنند... مالیاتی که کاسب میدهد از جیبش نمیدهد از مشتریاش میگیرد و الان دیگر مشتری نیست. قبض برق من پارسال 30 هزار تومان بود الان 100 هزار تومان است. قبض تلفن، مالیات، اجاره خانه،. . . مگر این مغازه چقدر درآمد دارد؟
پرسیدم: عدم ارائه اظهارنامه یا تاخیر در پرداخت؟ میگوید: اداره دارایی بر درآمدها تسلطی ندارد. کسی که 100میلیون درآمد دارد با کسی که هزار تومان درآمد دارد هر دو واحد یکسان مالیات میدهند. خودشان به نحوه مالیات گرفتنشان میگویند علی الراس. تشخیص میدهند بعد میگویند دفتر بیاور که ما علی الراس قبولش نکنیم. دفترهای پلمب شده. من بیسواد چطور بتوانم دفتر تهیه کنم. او که از پرداخت الکترونیکی مالیات بیخبر است و به اداره دارایی میرود تا فیش پرداخت کند، ادامه میدهد: فعلا کاسبی ما رونقی ندارد. وقتی از رقم مالیاتی سال 92 میپرسم میگوید: فکر میکنم 16-17 میلیون تومان. چهار برابر.
درپایان و به نظرنگارنده" مهدی حیدرپور"با گسترش اعتماد ،ترویج روح جمعی ، بهره گیری از شیوه های اخلاقی وباتاسی ازفرمایشات مقام معظم رهبری(همدلی وهم زبانی) فرهنگی را در جامعه گسترش می دهیم که افراد جامعه به پرداخت مالیات به عنوان وظیفه دینی و مسؤولیت اجتماعی نگاه میکنند و فرار از آن را معصیت و گناه می شمارند و به آن بصورت یک امر مذموم و ناپسند می نگرند و سرپیچی از پرداخت مالیات را مترادف با خیانت ملی و تجاوز به حقوق دیگران میدانند.
تهیه و تنظیم :
مهدی حیدرپور،خبرنگار حوزه اقتصاد
و مدیر پایگاه فرهنگ مالیاتی کشور