صبحگاه سوم شعبان سال چهارم هجرت، دومین فرزند برومند علی و فاطمه علیهماالسلام در خانه وحی و ولایت، دیده به جهان گشود و خانه زهرای اطهر(س) به نور جمال این نوگل باغ نبوت و ولایت و چراغ فرزندان آسمان رسالت و امامت، معطر و روشن شد.
سلام بر مولودی که عشق با ولادتشزاده شد، رشادت رشد کرد، شهامت رنگ گرفت، ایثار معنا یافت و شهادت قداست؛ و خون، آبرو گرفت و زلالترین تقوا از چشمهسار وجود جوشید. ای مولود خجسته، عشق در کلاس تو، درس خوانده و ایثاربه تو مقروض است و آفرینش از روح تو جان گرفت. اما حسین جان چرا ما خبر ولادت تو را هم که میشنویم، بغض گلویمان را میفشارد و چرا در روز ولادت تو نیز اشک، پهنای صورتمان را فرا میگیرد؟ آن گاه که خبر ولادتش به پیامبر خدا (ص) رسید، به خانه فاطمه آمد و به اسماء فرمود تا آن کودک را بیاورد. اسماء، او را در پارچهای سپید پیچید و خدمت رسول خدا برد. پیامبر در گوش راست او، اذان و در گوش چپش، اقامه گفت. اسماء عرض کرد: پدر و مادرم فدایت، گریه شما از چیست؟ فرمود: برای این فرزندم میگریم. عرض کرد: این کودک که الان به دنیا آمده، فرمود: بعد از من گروهی از ستمکاران او را خواهند کشت. خداوند شفاعت مرا به آنها نرساند.
همه این روایت را خواندهایم که همانا حسین(ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است بنابراین عبودیت تنها از برکت نام حسین(ع) زنده است. سالکان نیازمند نورند و حسین(ع) مصباح هدایت است. چراغ روشنی که خداوند در طریق دشوار بندگی افروخته است تا عاشقان در آن نظر کنند و جان خویش را از فروغ او بیفروزند. عاشقان غرق دریای عشقند و حسین(ع) کشتی نجات است. آنکه در کشتی نجات نشسته است، از موجهای حایل دریای عاشقی بیم ندارد.
تهیه کننده : پایگاه فرهنگ مالیاتی کشور
برگرفته از آرمان